پرخوری عصبی، که با نام اختصاراً “بینج” (binge eating) نیز شناخته می‌شود، یک اختلال خوردن جدی است که با دوره‌های مکرر پرخوری و احساس از دست دادن کنترل بر غذا خوردن مشخص می‌شود. این اختلال، برخلاف تصور رایج، تنها مربوط به افرادی که اضافه وزن دارند نیست و می‌تواند افراد با وزن طبیعی یا حتی لاغر را نیز تحت تاثیر قرار دهد. پرخوری عصبی نه تنها بر سلامت جسمی، بلکه بر سلامت روان و کیفیت زندگی فرد نیز تاثیرات عمیقی می‌گذارد. در این مقاله، به بررسی جامع علل، پیامدهای ناگوار و رویکردهای درمانی نوین و کارآمد برای غلبه بر این اختلال می‌پردازیم.

پرخوری عصبی به عنوان یکی از اختلالات خوردن، با اپیزودهای مکرری از مصرف حجم زیاد غذا در مدت زمان کوتاه (معمولاً کمتر از دو ساعت) و احساس فقدان کنترل بر روی فرآیند خوردن تعریف می‌شود. این دوره‌ها اغلب با احساس ناراحتی شدید همراه است و معمولاً در خلوت اتفاق می‌افتند. برخلاف بی‌اشتهایی عصبی (Anorexia Nervosa) و پرخوری عصبی (Bulimia Nervosa)، در پرخوری عصبی رفتارهای جبرانی نامتناسب مانند استفراغ عمدی، استفاده از ملین‌ها یا ورزش بیش از حد برای جلوگیری از افزایش وزن وجود ندارد. این ویژگی، پرخوری عصبی را از سایر اختلالات خوردن متمایز می‌سازد و پیامدهای سلامتی خاص خود را به همراه دارد.

درک عمق این اختلال نیازمند نگاهی چندوجهی است که هم به عوامل محرک و هم به تبعات آن بپردازد. شناخت ریشه‌های روانی، اجتماعی، و بیولوژیکی این اختلال، کلید گشایش در مسیر درمان و بازیابی سلامتی است. در بخش‌های آتی، به تفصیل به این جنبه‌ها خواهیم پرداخت.(مکملی ها)

علل پرخوری عصبی

پرخوری عصبی یک اختلال پیچیده است که ریشه در عوامل متعددی دارد. درک این علل برای یافتن راهکارهای درمانی موثر ضروری است. این عوامل معمولاً به صورت هم‌افزا عمل کرده و فرد را در چرخه معیوب پرخوری گرفتار می‌کنند.

عوامل روانشناختی

  • استرس، اضطراب و افسردگی:

بسیاری از افراد برای مقابله با احساسات ناخوشایند مانند استرس، اضطراب، غم، ناامیدی یا تنهایی به غذا پناه می‌برند. غذا خوردن، به ویژه غذاهای پرکالری و شیرین، می‌تواند به طور موقت حس آرامش، تسکین و لذت را ایجاد کند. این اثر، که گاهی به آن “خود-درمانی” یا “تنظیم هیجانی” گفته می‌شود، به دلیل ترشح دوپامین و سروتونین در مغز است. با این حال، این تسکین موقتی است و پس از اتمام دوره پرخوری، احساس گناه، شرم، خودسرزنشی و انزجار از خود تشدید می‌شود که خود می‌تواند محرک دوره‌های بعدی پرخوری باشد. این چرخه هیجانی-غذایی، یکی از متداول‌ترین مسیرهای آغاز و تداوم پرخوری عصبی است.

  • عزت نفس پایین:

احساس بی‌ارزشی، عدم رضایت از خود، و باور به کافی نبودن، فرد را مستعد رفتارهای ناسالم از جمله پرخوری می‌کند. فردی که احساس می‌کند ارزشمند نیست، ممکن است با پرخوری سعی در پر کردن خلاء درونی، ایجاد حس رضایت موقت، یا حتی تنبیه خود داشته باشد. این احساسات منفی عمیق، اغلب ریشه در تجربیات دوران کودکی یا قضاوت‌های منفی درونی شده دارد.

  • کمال‌گرایی:

تمایل شدید به بی‌نقص بودن در تمام جنبه‌های زندگی (کار، روابط، ظاهر) و ترس از شکست یا اشتباه، می‌تواند منجر به اضطراب مزمن و فشار روانی شود. افراد کمال‌گرا ممکن است در صورت احساس ناتوانی در رسیدن به استانداردهای بسیار بالای خود، دچار ناامیدی و سرشکستگی شوند. این هیجانات ناخوشایند می‌تواند به پرخوری به عنوان یک مکانیسم مقابله‌ای منجر شود. همچنین، تصور “همه‌چیز یا هیچ‌چیز” در کمال‌گرایی می‌تواند به این شکل خود را نشان دهد که اگر نتوانند رژیم غذایی یا برنامه غذایی خود را “کامل” رعایت کنند، تصور می‌کنند “شکست خورده‌اند” و بنابراین به خود اجازه پرخوری می‌دهند.

  • تجربیات تروماتیک (تروما):

سابقه سوءاستفاده جسمی، جنسی یا عاطفی، به ویژه در دوران کودکی، می‌تواند ارتباط قوی با اختلالات خوردن از جمله پرخوری عصبی داشته باشد. غذا و خوردن ممکن است به عنوان ابزاری برای مقابله با خاطرات دردناک، سرکوب احساسات، یا بازپس‌گیری حس کنترل در زندگی فرد مورد استفاده قرار گیرد.

عوامل اجتماعی و محیطی

  • فشار همسالان و رسانه‌ها:

استانداردهای غیرواقعی زیبایی که به طور مداوم توسط رسانه‌ها (تبلیغات، شبکه‌های اجتماعی، فیلم‌ها و مجلات) ترویج می‌شوند، اغلب بر اندام لاغر و ایده‌آل تأکید دارند. این امر می‌تواند باعث شود افراد، به خصوص زنان جوان، احساس نارضایتی عمیق از ظاهر خود کنند و به دنبال راه‌هایی برای تغییر آن باشند. این نارضایتی می‌تواند به رژیم‌های غذایی سخت‌گیرانه و محدودکننده منجر شود که خود، زمینه‌ساز پرخوری و رفتارهای جبرانی است.

  • محیط خانوادگی:

الگوهای غذا خوردن در خانواده، نحوه برخورد با غذا، وزن و ظاهر، و همچنین سبک‌های دلبستگی و ارتباطی در خانواده، می‌توانند در شکل‌گیری یا تشدید پرخوری عصبی نقش داشته باشند. خانواده‌هایی که در آن‌ها غذا به عنوان پاداش یا تنبیه استفاده می‌شود، یا والدینی که خود دچار اختلالات خوردن هستند یا بر وزن و ظاهر فرزندانشان وسواس دارند، می‌توانند ناخواسته به ایجاد این اختلال در فرزندانشان کمک کنند. همچنین، تجربیات دوران کودکی مانند بی‌توجهی، غفلت، یا انتقاد مداوم می‌تواند به احساسات ناامنی و پایین آمدن عزت نفس که از عوامل پرخوری هستند، دامن بزند.

  • محدودیت‌های غذایی و رژیم‌های سخت‌گیرانه:

رژیم‌های غذایی بسیار محدودکننده و غیرواقع‌بینانه، که از گروه‌های غذایی اصلی حذف می‌کنند یا کالری دریافتی را به شدت کاهش می‌دهند، نه تنها در بلندمدت مؤثر نیستند، بلکه می‌توانند پاسخ فیزیولوژیکی بدن را بر هم زده و باعث ایجاد حس محرومیت شوند. این محرومیت، ذهن را به شدت بر غذا متمرکز کرده و احتمال پرخوری را افزایش می‌دهد.

عوامل بیولوژیکی

  • ژنتیک:

تحقیقات نشان داده‌اند که استعداد ژنتیکی می‌تواند در ابتلا به اختلالات خوردن، از جمله پرخوری عصبی، نقش داشته باشد. اگرچه عامل ژنتیک به تنهایی دلیل ابتلا نیست، اما می‌تواند فرد را در برابر عوامل محیطی و روانی آسیب‌پذیرتر کند. مطالعات بر روی دوقلوها و خانواده‌ها، ارتباطاتی را بین ژن‌های خاص و تمایل به پرخوری و اختلالات خوردن نشان داده‌اند.

  • عدم تعادل هورمونی و نوروشیمیایی:

تغییرات در سطح برخی نوروترانسمیترها (مواد شیمیایی مغز) و هورمون‌ها می‌تواند بر رفتار خوردن و خلق و خو تاثیر بگذارد. به عنوان مثال، اختلال در سیستم سروتونین (که نقش مهمی در تنظیم خلق و خو، اشتها و سیری دارد) و دوپامین (که با پاداش و لذت مرتبط است) می‌تواند در ایجاد و تداوم پرخوری عصبی نقش داشته باشد. برخی تحقیقات به ارتباط بین سطوح لپتین (هورمون سیری) و گرلین (هورمون گرسنگی) و پرخوری عصبی اشاره دارند. همچنین، استرس مزمن منجر به افزایش سطح کورتیزول می‌شود که می‌تواند بر تنظیم اشتها و ذخیره چربی تاثیر بگذارد.

aks maghalehashض - پرخوری عصبی: بررسی علل، پیامدها و راهکارهای درمانی نوآورانه

پیامدهای پرخوری عصبی

پرخوری عصبی صرفاً یک مشکل رفتاری نیست، بلکه پیامدهای گسترده‌ای برای سلامت جسمی و روانی فرد دارد و می‌تواند به طور قابل توجهی کیفیت زندگی او را تحت تاثیر قرار دهد.

مشکلات جسمانی

  • مشکلات گوارشی:

مصرف حجم زیاد غذا در مدت زمان کوتاه، معده را تحت فشار قرار می‌دهد. این می‌تواند منجر به نفخ شدید، درد شکم، احساس سیری ناخوشایند، و حتی احساس تهوع شود. در افرادی که به پرخوری عصبی، رفتارهای جبرانی مانند استفراغ عمدی را اضافه می‌کنند (که در این اختلال معمول نیست، اما گاهی دیده می‌شود)، مشکلات گوارشی شدیدتر خواهد بود. این مشکلات شامل آسیب به مری (التهاب، پارگی)، از دست دادن الکترولیت‌ها، و آسیب به دندان‌ها (به دلیل اسید معده) می‌شود. در صورت عدم وجود رفتار جبرانی، مشکلات شایع‌تر شامل یبوست یا اسهال   ناشی از مصرف بیش از حد غذاهای خاص یا عدم تعادل در دریافت مواد مغذی است.

  • شکلات قلبی عروقی:

مصرف مقادیر زیاد غذا، به ویژه غذاهای پرکالری، پرچرب، و پرنمک، می‌تواند به مرور زمان منجر به افزایش فشار خون، افزایش سطح کلسترول بد (LDL) و تری‌گلیسیرید، و کاهش کلسترول خوب (HDL) شود. این عوامل، خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی، سکته مغزی، و سایر مشکلات عروقی را افزایش می‌دهند. در موارد نادر، نوسانات شدید الکترولیتی ناشی از رفتارهای مرتبط با پرخوری (اگر همراه با استفراغ یا سوءمصرف ملین باشد) می‌تواند منجر به آریتمی قلبی (ضربان نامنظم قلب) و حتی ایست قلبی شود.

  • دیابت و مقاومت به انسولین:

دوره‌های مکرر پرخوری، به خصوص اگر شامل مقادیر بالای قند و کربوهیدرات‌های تصفیه شده باشد، می‌تواند منجر به افزایش ناگهانی قند خون شود. بدن برای کنترل این افزایش، انسولین زیادی ترشح می‌کند. با گذشت زمان، سلول‌ها ممکن است نسبت به انسولین مقاوم شوند (مقاومت به انسولین) که یک عامل خطر اصلی برای ابتلا به دیابت نوع ۲ است. اضافه وزن و چاقی که غالباً با پرخوری عصبی همراه است، این خطر را به مراتب بیشتر می‌کند.

  • آسیب به دندان‌ها:

همانطور که اشاره شد، اگر پرخوری با رفتار جبرانی استفراغ همراه باشد، اسید معده که به طور طبیعی برای هضم غذا در معده وجود دارد، به دهان بازمی‌گردد. این اسید بسیار خورنده است و به مینای دندان آسیب جدی وارد می‌کند. این آسیب می‌تواند منجر به پوسیدگی گسترده دندان‌ها، افزایش حساسیت دندان‌ها به سرما و گرما، و تغییر رنگ دندان‌ها شود. حتی در غیاب استفراغ، مصرف مقادیر زیاد غذاهای شیرین و اسیدی به طور مستقیم نیز می‌تواند به سلامت دهان و دندان آسیب بزند.

  • افزایش وزن و چاقی:

اگرچه پرخوری عصبی همیشه با افزایش وزن قابل توجه یا چاقی همراه نیست، اما در بسیاری از موارد، مصرف مکرر کالری مازاد و عدم تعادل در چرخه انرژی، منجر به افزایش وزن، اضافه وزن و در نهایت چاقی می‌شود. چاقی خود یک عامل خطر برای بسیاری از بیماری‌های مزمن دیگر از جمله بیماری‌های قلبی، دیابت، مشکلات مفصلی، و برخی انواع سرطان است.

  • مشکلات سیستم اسکلتی-عضلانی:

اضافه وزن ناشی از پرخوری عصبی، فشار زیادی به مفاصل، به ویژه مفاصل زانو و لگن، وارد می‌کند. این می‌تواند منجر به درد مزمن، آرتروز زودرس و محدودیت در تحرک شود.

مشکلات روانشناختی

  • تشدید افسردگی و اضطراب:

چرخه معیوب پرخوری، احساس گناه، شرم و خودسرزنشی، به طور عمیقی بر سلامت روان تاثیر می‌گذارد و علائم افسردگی و اضطراب موجود را تشدید می‌کند. همچنین، اضطراب و افسردگی زمینه‌ساز اصلی بسیاری از دوره‌های پرخوری هستند. این همبستگی دوطرفه، غلبه بر اختلال را دشوارتر می‌سازد.

  • احساس گناه، شرم و انزجار از خود:

این احساسات منفی، که بلافاصله پس از هر دوره پرخوری تجربه می‌شوند، ویرانگر هستند. فرد احساس می‌کند کنترل خود را از دست داده، ضعیف است، و از نظر اخلاقی دچار نقص است. این احساسات، فرد را در یک چرخه معیوب گرفتار کرده و از درخواست کمک باز می‌دارد.

  • کاهش اعتماد به نفس و خودانگاره منفی:

عدم توانایی در کنترل رفتار خوردن، پیامدهای جسمی آن (مانند افزایش وزن)، و احساس گناه و شرم، به شدت بر اعتماد به نفس و تصویر ذهنی فرد از خود تاثیر منفی می‌گذارد. فرد ممکن است احساس کند ارزشمند نیست، دوست‌داشتنی نیست، و قادر به کنترل زندگی خود نیست.

اختلال بولیمیا چگونه بر سلامتی تاثیر می‌گذارد؟

در صورت عدم تشخیص و درمان به موقع این اختلال، ممکن است آسیب‌های جدی جسمی و روانی ایجاد شوند؛ از جمله:

  1. مشکلات کلیوی ناشی از کم‌آبی بدن
  2. فرسایش دائمی دندان‌ها و بیماری لثه
  3. کاهش میل جنسی
  4. آسیب به معده و روده
  5. مشکلات قلبی و عروقی مانند نارسایی و آریتمی

علائم پرخوری عصبی

از مهم‌ترین نشانه‌های اختلال بولیمیا می‌توان به مجبور کردن خود برای استفراغ و ورزش بیش از حد جهت جلوگیری از اضافه وزن پس از پرخوری اشاره کرد. همچنین، افراد مبتلا به این اختلال تمایل دارند روزه غیر ضروری و طولانی بگیرند، کالری دریافتی خود را به شدت کاهش دهند یا از خوردن بعضی غذاهای مقوی بپرهیزند. آن‌ها دائما به دنبال استفاده از مکمل‌های غذایی یا محصولات گیاهی برای کاهش وزن هستند.

به طور کلی می‌توان نشانه‌های اختلال بولیمیا را از نظر روانشناسی به سه دسته تقسیم کرد که می‌توانید آن‌ها را در جدول زیر مشاهده کنید:

image 15 - پرخوری عصبی: بررسی علل، پیامدها و راهکارهای درمانی نوآورانه

نتیجه‌گیری

پرخوری عصبی یک اختلال جدی است که می‌تواند زندگی افراد را به طور چشمگیر تحت تاثیر قرار دهد. درک علل پیچیده آن، شناخت پیامدهای جسمی و روانی، و دسترسی به راهکارهای درمانی مؤثر، گام‌های اساسی برای بهبودی هستند. با رویکردهای درمانی مناسب، حمایت حرفه‌ای و تلاش فردی، غلبه بر پرخوری عصبی و بازگشت به یک زندگی سالم و متعادل کاملاً امکان‌پذیر است.

تشویق به جستجوی کمک حرفه‌ای و ایجاد محیطی حمایتی برای افراد مبتلا، از اهمیت بالایی برخوردار است. درک این نکته که پرخوری عصبی یک انتخاب رفتاری نیست، بلکه یک اختلال پیچیده با ریشه‌های عمیق است، اولین قدم به سوی بهبودی است.

تحقیقات بیشتر در زمینه عوامل ژنتیکی و نوروبیولوژیکی مرتبط با پرخوری عصبی، و همچنین توسعه روش‌های درمانی شخصی‌سازی شده که بتوانند به نیازهای منحصر به فرد هر فرد پاسخ دهند، می‌تواند به بهبود نتایج درمانی در آینده کمک کند. همچنین، افزایش آگاهی عمومی نسبت به این اختلال و کاهش انگ اجتماعی مرتبط با آن، نقش مهمی در تشویق افراد به دریافت کمک خواهد داشت.